ارتباط بین کمالگرایی والدین و اضطراب فرزندان
کمالگرایی والدین و اضطراب فرزندان از جمله مسائل و مشکلاتی است که ریشه در انتظارات بالا، تمرکز بر نتیجه و محبت مشروط دارد. در چنین فضایی کودک خود را تنها زمانی پذیرفتهشده میبیند که بینقص باشد. این نوع نگاه بهجای رشد طبیعی، زمینه ترس، فشار و احساس ناکافی بودن را فراهم میکند. همچنین تاکید بیاندازه بر موفقیت، مانع کسب تجربههای جدید، آزمون و خطا و آرامش روانی فرزندان در مسیر رشد میشود. در ادامه این مطلب از مجله روانشناختی، همراه ما باشید تا شما را با نشانههای کمالگرایی والدین، انواع آن و تاثیراتی که میتواند بر روان کودکان داشته باشد آشنا کنیم.
6 نشانه والدین کمالگرا!
انتقاد مداوم بهجای تشویق
نادیدهگیری تلاش فرزندان و تمرکز روی اشتباهاتشان موجب احساس بیکفایتی در آنها میشود. والدین سختگیر بیشتر نقاط ضعف را برجسته میکنند و بهجای حمایت، ناخواسته اعتمادبهنفس فرزند خود را کم میکنند. در چنین فضایی، کودک دچار خودانتقادی میشود و برای کسب تایید، بیش از نیاز واقعی، خود را تحتفشار قرار میدهد.
تمرکز صرف بر نتایج
در بسیاری از موارد، کمالگرایی والدین و اضطراب فرزندان در نتیجهی نگاه نتیجهمحور شکل میگیرد. در این شرایط تلاش و پشتکار، زمانی ارزشمند شمرده میشود که به موفقیت کامل برسد. این نگرش تجربه و یادگیری را بیاهمیت جلوه میدهد. کودک در این شرایط نه برای رشد، بلکه برای دستیابی به معیارهای سختگیرانه تلاش میکند که اغلب خارج از توان واقعی اوست.
تعیین استانداردهای غیرواقعی
انتظاراتی فراتر از حد توان، کودکان را از تجربههای عادی محروم میکند. والدین در این وضعیت ممکن است خواستار بهترین عملکرد در همه زمینهها باشند، بیآنکه شرایط و نیازهای فرزندشان را در نظر بگیرند. چنین استانداردهایی، کودک را در مسیر دائمی تلاش برای برتری قرار میدهد و هر عقبنشینی را یک ناکامی بزرگ جلوه میدهد.
بیتوجهی به احساسات فرزندان
تمرکز بیش از اندازه بر موفقیت، باعث غفلت از دنیای عاطفی کودکان میشود. والدینی که تنها عملکرد را میبینند، ممکن است نتوانند اضطراب، خستگی یا احساس ناامنی فرزند خود را درک کنند. این بیتوجهی، رابطه را به تعاملهای وظیفهمحور محدود میکند و موجب میشود کودک احساس بیپناهی در خانه داشته باشد.
کنترل بیش از حد
کمالگرایی والدین و اضطراب فرزندان وقتی شدت میگیرد که پدر و مادرها بخواهند تمام مسیر زندگی بچهشان همچون انتخاب رشته تحصیلی تا دوستانش و … را کنترل کنند تا مطابق خواسته آنها باشد. این رویکرد، فرصتهای آزمون و خطا را از کودک میگیرد و او را از شکلگیری هویت مستقل بازمیدارد. در نتیجه، اضطراب تصمیمگیری در بچه ریشهدار میشود.
مقایسه مداوم با دیگران
وقتی کودک مدام با همکلاسیهای خود، خواهر، برادر یا دوستانش مقایسه میشود، ذهن او پیامی آشکار دریافت میکند: تو کافی نیستی!
این مقایسهها حس رقابت ناسالم را تقویت میکند و اعتماد به ارزش فردی را از بین میبرد. کودک بهجای شناخت تواناییهای خود، بر نقاط قوت دیگران تمرکز میکند و دچار حس ناتوانی درونی میشود.
انواع کمالگرایی در والدین
1- کمالگرایی خودمحور
در این نوع کمالگرایی والدین بیش از آنکه نگران عملکرد فرزند خود باشند، نگران بینقصبودن خودشان هستند تا مبادا نتوانند تصویر یک خانواده ایدهآل را به دیگران نمایش دهند. آنها خود را با سایر والدین مقایسه میکنند و هر اشتباه را نشانهی ناتوانی خود در نقش پدر یا مادر میدانند. در نتیجه مدام احساس خستگی، اضطراب و حساسیتهای افراطی نسبت به تربیت خانوادگی دارند. کمالگرایی والدین و اضطراب فرزندان در این مدل، بیشتر با تنش مدام بین والدین و یچهها بهصورت عینی قابل مشاهده است.
2- کمالگرایی دیگرمحور
اینجا تمرکز کامل روی فرزند است. والد تصور میکند کودک باید بینقص باشد؛ نه برای خودش، بلکه برای حفظ تصویر ذهنی والد از موفقیت. در این حالت هر اشتباهی از سمت کودک با بزرگنمایی شدید والدین مواجه میشود و بچه احساس میکند فقط زمانی پذیرفته میشود که مطابق معیارهای پدر و مادرش رفتار کند.
3- کمالگرایی جامعهمحور
الگوی کمالگرایی والدین و اضطراب فرزندان در این حالت؛ منجر به تربیت فرزندانی با رفتارهای نمایشی میشود. درواقع؛ والد مدام نگران قضاوت دیگران است و تلاش میکند فرزندش را بهگونهای تربیت کند که هیچکس نتواند ایرادی از او بگیرد.
تاثیرات کمالگرایی والدین بر فرزندان
افزایش اضطراب پنهان در دوران رشد
وقتی کودک پیوسته تحت فشار بینقصبودن باشد، ذهن او بهتدریج به محیطی پرتنش و آمادهی اضطراب تبدیل میشود. او یاد میگیرد که همیشه باید بهتر عمل کند، حتی اگر خسته یا ناتوان باشد. این فشار دائمی با گذشت زمان منجر به اضطراب مزمن و علائمی همچون بیخوابی، بیاشتهایی و سردرد میشود.
فرسایش تدریجی اعتمادبهنفس
در خانوادههایی که فقط نتیجه دیده میشود، کودک باور میکند که کافی نیست. عکسالعمل در مواجه با اشتباهاتش شدیدتر از موقعیت است و موفقیتهایش کمتر مورد توجه قرار میگیرند. والدین سختگیر بیشتر بر ضعفها تمرکز دارند تا بر تلاشها. در چنین شرایطی کودک بهجای اینکه به خود اعتماد داشته باشد، وابسته به نظر دیگران است. کمالگرایی والدین و اضطراب فرزندان در اینجا با هم گره میخورند؛ چرا که کودک برای حس ارزشمندی، مداوم به دنبال تایید بیرونی است و به ارزشهای درونی خود را باور نمیکند.
ترس از شکست و امتناع از تجربههای جدید
وقتی اشتباه کردن با سرزنش یا ناامیدی همراه باشد، کودک از تجربه چیزهای جدید میترسد. چون این مسئله را درونی کردهاست که اگر نتواند در این تجربه موفق عمل کند، پس دوستداشتنی نیست. به همین دلیل از امتحان کردن چیزهای جدید میترسد. حتی اگر علاقهمند باشد. این مسئله ممکن است، حتی منجر به از دست دادن فرصتهای مهم زندگی در آینده کودک شود.
شکلگیری رفتارهای وسواسی
فشاری که کودک برای عالیبودن تحمل میکند، گاهی به سمت وسواسهای رفتاری کشیده میشود. ذهن او برای کاهش تنش به نظم افراطی، دقت بیش از حد یا تکرار کارها پناه میبرد. این رفتارها به او حس کنترل موقتی میدهند، اما اضطرابش را از بین نمیبرند. کمالگرایی والدین و اضطراب فرزندان در برخی موارد منجر به مشکلاتی مثل وسواس فکری- عملی در کودک میشود.
تضعیف روابط اجتماعی و عاطفی
با بررسی رفتار والدین کمالگرا و انواع آسیب به فرزندان مشخص شد، نادیده گرفتن احساسات کودکان توسط این دسته از پدر و مادرها بزرگترین آسیبی است که به بچهها وارد میشود. در شرایط این چنینی، کودک یاد نمیگیرد که چگونه احساساتش را بشناسد یا بروز دهد و رفتار او بیشتر در عملکرد خلاصه میشود و اصلا به بروز احساسات توجه نکرده و اهمیت نمیدهد. این نوع تربیت، موجب تضعیف مهارتهای ارتباطی در بزرگسالی شده و فرد را دچار مشکلاتی در ایجاد روابط عاطفی و اجتماعی میکند؛ یا از صمیمیت میترسد یا وابسته میماند.
درمان کمالگرایی والدین و اضطراب فرزندان
آگاهی از الگوهای رفتاری
شناخت دقیق رفتارهایی که در مسیر تربیت فرزند اتخاذ میشوند، نقطه شروعی برای کاهش فشارهای ناآگاهانه است. بیشتر والدین بدون آنکه متوجه باشند، انتظاراتی سختگیرانه از فرزندان خود دارند. رفتارهای پرتکراری مثل انتقاد، مقایسه یا تاکید بر نتیجه، میتواند زنگ خطری برای تغییر مسیر باشد، بنابراین بازبینی رفتارهای روزمره و کمکگرفتن از مشاور، مسیر تازهای برای تربیت متعادل باز میکند.
تمرکز بر فرایند بهجای نتیجه
وقتی تمرکز بر فرایند رشد جایگزین نتیجهمحوری میشود، کودک به فضای آزادتری برای یادگیری دست پیدا میکند. کمالگرایی والدین و اضطراب فرزندان اغلب از اینجا ریشه میگیرد که تنها نتیجه نهایی مهم شمرده میشود. اگر والدین تلاش و پیشرفت را ببینند، کودک احساس ارزشمندی خواهد کرد. حتی در شکستها، دیدن تلاشهای یک کودک به او انگیزه لازم را برای دوباره تلاش کردن میدهد و در این حالت ترس از اشتباه بسیار کمتر میشود.
پذیرش اشتباه بهعنوان بخشی از روند رشد
با پذیرفتن اشتباهات به عنوان بخشی از زندگی معمول، ذهن کودکان آماده مواجههشدن با چالشها میشود. والدینی که اشتباهات را فرصتی برای یادگیری میبینند، مسیر سالمتری برای رشد فرزند خود فراهم میسازند.
مقایسه نکردن با دیگران
مقایسه پیوسته، عزت نفس کودک را تضعیف کرده و او را از مسیر شناخت تواناییهای منحصربهفردش دور میکند. کودکان در این شرایط شکل پنهانی از رقابت درونی را تجربه میکنند که فرساینده است. هر کودکی مسیر رشد خاص خود را دارد؛ بر همین اساس تشویق به کشف استعدادهای فردی، بهمراتب سازندهتر از شبیهسازی با دیگران است.
ابراز محبت بدون شرط
کودکی که در محبت بیقید و شرط رشد کند، کمتر دچار اضطراب عملکردی میشود. رابطهای که در آن عشق وابسته به موفقیت نیست، امنیت روانی ایجاد میکند. والدین باید به فرزندان خود نشان دهند که حتی در ضعفها نیز دوستداشتنی هستند. در واقع حمایت زمانی معنا پیدا میکند که از مرز نمره و نتیجه عبور کرده باشد و به خودِ کودک برسد.
جمعبندی نهایی
کمالگرایی والدین و اضطراب فرزندان در بسیاری از خانوادهها به شکل پنهان جریان دارد. زمانی که تاکید بیش از حد بر نتیجه، کنترلهای رفتاری و مقایسه با دیگران در محور تربیت قرار بگیرد، کودک به مرور احساس فشار، نگرانی و نارضایتی از خود را تجربه میکند. او همیشه برای دریافت تایید تلاش میکند و آرامش درونی خود را از دست میدهد. در این حالت مسیر رشد کودک به جای تجربه و یادگیری، به دویدن بیپایان برای بینقص بودن تبدیل میشود.
برای شکستن این چرخه باید نگاه تربیتی والدین تغییر کند. آگاهی از رفتارهای آسیبزا، توجه به نیازهای واقعی کودک و پذیرش ضعفها، نقطه آغاز این مسیر است. اگر احساس میکنید کمالگرایی شما به رشد فرزندانتان آسیب زده است، میتوانید برای رزرو وقت به سایت روان تحلیلی مراجعه کنید.
دیدگاهتان را بنویسید