رشک | Envy
توضیح رشک کار آسانی نیست، اینکه چگونه مادری که کودک را تغذیه و مراقبت میکند، میتواند ابژۀ رشک نیز باشد. اما هر زمان که کودک گرسنه شود یا احساس کند مورد بیتوجهی است، ناکامی او منجر به فانتزیای میشود که شیر و عشق عمداً به او داده نمیشود، یا به خاطر منفعت مادر توسط او دور نگه داشتهشدهاست؛ چنین تردیدهایی پایۀ رشک به شمار میآیند.
حسادت/رشک(Envy) حسی ذاتی است نه به این دلیل که کودک مایل به کسب تملک چیزی است، بلکه به این دلیل که میخواهد موضوعِ میل و لذت دیگران را نابود کند.
اگر رشک خیلی قوی باشد، کیفیت تخریب آن منجر به رابطهای آسیب دیده با مادر و همچنین بعدها با سایرین میشود؛ همچنین به این معناست که هیچ چیز نمیتواند به طور کامل لذت بخش باشد چراکه موضوعِ مورد میل همواره توسط رشک تخریب میشود.
علاوه بر این، اگر رشک قوی باشد، خوبی و عشق نمیتواند جذب شود، نمیتواند بخشی از زندگی درونی فرد و درنتیجه منجر به قدردانی شود.
از زمان انتشار کتاب ملانی کلاین نقش رشک و ویرانگری های همراه با آن در رشد و آسیب شناسی، اهمیتی قابل توجه پیدا کرده است.
در بیماران مبتلا به خودشیفتگی و بیماران مرزی نقش رشک در ایجاد واکنش های درمانی منفی مورد تاکید قرار گرفته است.
ممکن است بیمار به توانایی روانکاو در ارائه تفسیرهای درست غبطه بخورد و دچار رنجش شود، در نتیجه با ایجاد واکنش درمانی منفی به ویرانگری توانایی روانکاو بپردازد.
کرنبرگ ۱۹۵۷ ، ازبیمارانی سخن میگوید که خودشیفته وار در پی شکست دادن روانکاو هستند، حتی اگر در این راه خودشان ازپادرآیند یا بمیرند.
“بالاخره توانستم حتی اگر به قیمت شکست خودم هم تمام شود؛ او را شکست دهم و به زانو در آورم.”
منابع
(Envy and Gratitude, 1957)
ملانی کلاین، ۱۹۵۹
دیدگاهتان را بنویسید